آرتور شوپنهاور متفکری منزوی است . فلسفه او نوعی فلسفه انزواست که حاصل تماس شخصی و نزدیک با آثار گذشته است . او آثار فیلسوفان را به زبان خودشان بیواسطة مترجم ، شارح و مفسر میخواند . شوپنهاور خود را در بند آنچه هر یک از آنها میگویند ، روایت میکنند یا میاندیشند نگه نمیدارد . او که ادبیات و فلسفه را کاملاً میشناسد ، میخواهد تفاسیر دانشگاهی را به کلی نادیده بگیرد . شوپنهاور که شخصی بدگمان است ، تنها نگاه خاص خود و داوری خویش را قبول دارد . او در بسط و پروراندن فلسفهاش بر این باور نبود که پاسخ دادن به انتظارات ، پرسشها و هیجاناتی که به شکل لحظهای سایهگستر میشوند کاری ثمربخش باشد . او از همان ایام جوانی بیدرنگ نسبت به خوشبینی به میراث رسیده از روحیه عصر روشنگری ابراز انزجار میکند . به نظر شوپنهاور ، شدن تاریخی ، خود چیزی نیست جز بازنمودی همواره یکسان و غمانگیز از ارادة زیستن ، ارادهای که خود ، بیگانه با هرگونه آیندگی ، ناتوان از شدن است .
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.