در فلسفه و روانشناسی موضوع مرگ بسیار مورد توجه قرار گرفته است. مرگ را می توان یک موضوع جذاب و مبهم دانست زیرا از عجیب ترین پدیده های زندگی بشر می باشد.
کتاب آن سوی مرگ خواننده را به خود جذب می کند و این امر به دلیل آن است که این کتاب براساس تجربه های واقعی نوشته شده است.
افرادی مادی گرایی وجود دارند که بر این باورند که زندگی با مرگ به پایان می رسد و تمام می شود ولی عده ای دیگر بر این باورند که دنیایی بعد از مرگ وجود دارد. زندگی بعد از مرگ از نظر فلسفی بسیار مورد بحث قرار گرفته است. این اختلاف نظر همیشه بین این دو گروه از افراد وجود داشته است.
این کتاب بی نظیر به خوبی اثبات می کند که زندگی بعد از مرگ وجود دارد. در مقدمه کتاب آن سوی مرگ روایت های واقعی از تجربه هایی از جنس مرگ آورده شده است که از زبان سه فرد متفاوت است. نویسنده این کتاب با یکی از دوستانش به سفر می رود که در طول مسیر با دو فرد آشنا می شود که ادعا می کنند مرگ را تجربه کرده اند.
جمال میر صادقی که نویسنده این کتاب است از بیمارستان های تهران شروع کرده است و تجربه های افرادی که مرگ را چشیده اند، نوشته است. همه این افراد تجربه های یکسانی داشته اند از این رو نویسنده آن ها را به سه گروه کلی زیر تقسیم نموده است:
کسانی که بعد از خارج شدن از جسم، در بیمارستان باقی می ماندند.
کسانی که بعد از خارج شدن از جسم، در بین مردم باقی می ماندند.
گروه سوم کسانی بودند که بعد از خارج شدن از جسم به جهان ورای کنونی سفر می کردند.
تمام اسامی این کتاب مستعار می باشد زیرا افرادی که با آن ها مصاحبه شده است، دوست نداشتند که نام واقعی آن ها گفته شود.